دو تجربه بورس و تولید در ایران

شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال گذشته تا کنون نزدیک به 4 برابر شده و همچنان این روند افزایشی ادامه دارد و کارشناسان معتقدند با تصمیماتی که دولت برای عرضه سهام دولتی در سال 99 گرفته این بازار حالا حالاها افزایشی است. این افزایش قدرت بازار که هیچگاه سابقه نداشته اکنون اقتصاد را در برابر دو انتخاب قرار داده است.

نخست آن که این بازار نقدینگی را جذب و از آشوب در سایر بازارها جلوگیری کند و نقدینگی را بین صاحبان سهام توزیع کند و منفعتی نیز به شرکت ها برساند که این اتفاقی است که در حال حاضر می افتد و دوم این که این نقدینگی توسط تولیدکنندگان جذب و باعث رونق تولید و حرکت چرخ های اقتصادی گردد که این روش در اکثر اقتصادهای بزرگ دنیا اتفاق می افتد. البته حالت سوم منافع هر دو طرف است که طبعا در حالت دوم منافع همه بازیگران اقتصادی تامین خواهد شد.

در این شرایط اما مزیت های متعددی برای هدایت منابع از بازار به سمت تولید وجود دارد حال آن که چالش های متعددی نیز می توان برای این مساله برشمرد.

از منظر اقتصادی بورس جاذب ترین و مفیدترین بازار برای جذب منابع نقدینگی سرگردان است. بازار سهام می تواند با جذبب منابع نقدینگی مانع از سرریز این منابع به سمت سایر بازارها گردد. بررسی اگزیم نیوز نشان می دهد در دوره هایی که بورس کم رمق بوده و یا بازدهی آن پایین تر از بازدهی سایر بازارها بوده اقتصاد با شرایط ملتهبی روبرو شده است و در عین حال در شرایط التهابی اقتصاد، همواره بورس در وضعیت بدی قرار داده است. نکته جال آن که همواره برای عبور از این شرایط دولت ها بورس را به عنوان یک راهکار در نظر گرفته اند.

 در ابتدای دهه 90 بازارهای سکه و ارز به حدی افسارگسیخته پیش رفتند که بازار سهام توانست شرایط ملتهب آن دوره را اصلاح کند. بازار ارز با رشد 300 درصدی و سکه با رشد 350 درصدی رکوردهای بسیار تندی را در بازارهای کشور شکستند و در همان دوره رشد اقتصادی ایران منفی شد. این اتفاق در سال 1397 نیز بار دیگر افتاد.

دلار در این دوره بار دیگر سه برابر شد و سکه نیز 150 درصد رشد کرد. در این دوره همه بازارهای کالایی از جمله میلگرد، مواد اولیه پتروشیمی، فلزات و ... همگی با رشد شدید قیمت روبرو شدند. قیمت میلگرد 3 برابر شد، بهای مواد اولیه پتروشیمی بین دو تا 3 برابر افزایش یافت و نرخ رشد اقتصادی منفی شد. این موضوع نشان دهنده اثر تخریبی نقدینگی در بازارهای مختلف است که در کمتر از ده سال گذشته دو بار تجربه شده است.

اما در دو دوره بعد از این التهاب، بازار سرمایه نسخه شفابخش اقتصاد کشور بوده است. در سال 91 بازار سهام با رشد قابل توجهی در حدود 100 درصد توانست بازارهای دیگر را به سمت آرامش سوق دهد. البته در این مسیر موضوعات دیگری نیز فراهم شدند از جمله تغییر دولت و سیاست های انقباضی پولی و ... در سال 97 نیز سیاست های مختلفی برای کنترل بازارهای مختلف گرفته شد که بازارها را به سمت آرامش دعوت کرد و در این وضعیت بازار سهام به سمت رشد حرکت کرد.  

بر این اساس باید گفت بازار سهام نسخه شفابخش اقتصادی بازارها بوده و هست اما آیا این نسخه می تواند در بلندمدت هم پاسخگو باشد یا خیر؟ سوال دیگر آن که آیا می توان از این فرصت برای تعادل بلندمدت اقتصادی استفاده کرد یا خیر؟ در مورد پاسخ به سوال اول باید گفت بازار سهامی که با چنین شتابی در حال حرکت است در معرض حبابی شدن قرار می گیرد. این تجربه را در سال 92 مشاهده کردیم. با آزاد سازی قیمت خوراک پتروشیمی ها سهام این گروه و پس از آن پالایشی ها با افت شدید روبرو شد و بازار را با خود با افت روبرو ساخت به طوریکه شاخص از نزدیکی 100 هزار واحد تا 45 هزار واحد کاهش یافت.

در حال حاضر نیز بازار به شدت رشد کرده و برخی کارشناسان معتقدند این رشد چون متناسب با وضعیت اقتصادی نیست می تواند شرایط حبابی را به همراه داشته باشد.

در چنین شرایطی چه باید کرد؟

در این شرایط باید بازار را به خدمت تولید درآورد. در حال حاضر بورس کشور ظرفیت های زیادی را دارد که در خدمت بخش تولیدی قرار بگیرد. بنگاه های تولیدی اغلب به این منابع مالی نیاز دارند. این در حالی است که این منابع به جای آن که به خدمت تولید در آید به بازیگران بازار تعلق می یابد. بعد از گذشت یک دهه باید امروزه استانداردهای جهانی تقسیم سود در کشور رعایت می شد و افزایش سرمایه شرکت ها و طرح های توسعه آنها می تواند عامل اصلی تحرک بخش واقعی اقتصاد باشد. نکته بسیار خطرناک در این شرایط آن است که رشد بخش پولی اقتصاد بیش از رشد واقعی آن می تواند شرایط بدی را رقم بزند که عوارض آن تا سال ها در بدنه اقتصادی باقی بماند و به همین دلیل باید بین این دو بخش تناسب اجاد شود.

یکی از مهمترین کارها افزایش سرمایه شرکت های تولیدی، اوراق تامین مالی تولید، تجهیز منابع و تجهیزات تولید، تامین سرمایه در گردش بنگاه های تولیدی، توسعه ابزارهای مالی، افزایش سرمایه نقدی شرکت های بورسی با هدف افزایش ظرفیت تولید، پذیرش شرکت های جدید در بورس با هدف تأمین منابع برای طرح های سرمایه گذاری جدید سهامدار عمده، انتشار اوراق مالی اسلامی برای شرکت های تولیدی با کمترین کارمزد ارکان بازار سرمایه  و ... همگی برای ارتقای توانمندی های بازار سرمایه و جهش تولید مورد نیاز هستند.

به این ترتیب زمینه های هدایت منابع نقدینگی به بخش واقعی اقتصاد فراهم می شود و این امر اولا مانع از حبابی شدن بازار می شود و از سوی دیگر زمینه های مالکیت بلندمدت سهامداران بر بنگاه ها و احساس مسئولیت در قبال شرکت هایی می شود که در آنها سرمایه گذاری کرده اند.

 

 

 

 

 

کد خبر 33062

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 6 + 11 =